• ۱۴۰۱-۱۰-۱۹ - ۰۰:۱۵
  • 0 0
محمدرضا پهلوی؛ آن‌طور که فکر می‌کرد، آنگونه که حکومت می‌کرد

رادیو مضمون|شطرنج بدون شاه(۴)

محمدرضا داشت آماده می‌شد تا از پله‌های هواپیمایی بالا بره که رئیس‌جمهور آمریکا براش فرستاده بود. از نظر اون، شاید این سفر تنها چیزی بود که می‌شد باهاش قفل معادلات رو باز کرد.نه‌تنها ترور شاه و زنده موندن عجیبش بعد از اون، باعث شد که حس برگزیده بودن تو وجودش بیشتر تقویت بشه، بلکه بهش اعتماد بنفس هم داده بود. حس می‌کرد بعد از اون اتفاقات مردم بیشتر دوسش دارن و به این فکر افتادن که اگه اون نباشه، کشور به هم می‌ریزه. محمدرضا چند سال پیش در مورد بازگشت آذربایجان به ایران هم همین‌طور تقدیرگرایانه حرف زده بود. می‌گفت دستی از غیب، تو شرایط مشکلات تسخیرناپذیر میاد و نجاتم می‌ده. شاه بعد از ترورش و اون زنده موندن عجیب و امکاناتی که جو امنیتی بعد از ترور براش فراهم کرده بود، دیگه بیشتر داشت روی این تفکر جبری تکیه می‌کرد. شاه داشت به آمریکا می‌رفت؛ کشوری که از یه طرف هم‌پیمان انگلیس بود و از طرف دیگه تو اون دوران، بیشتر از هر چیز به دموکراتیک بودن و آزاد بودنش می‌بالید. اینا برای شاهی که بین دموکراسی‌خواهی مردمش و اراده انگلیس گیر کرده بود، خصوصیات مهمی بودن...نویسنده: میلادجلیل‌زاده